فیلم «کتاب سبز» ساختهی پیتر فارلیِ 62 ساله اولین اثر این کارگردان به صورت مستقل است. تا قبل از این فیلم، نام پیتر فارلی در تمام آثارش همراهِ نام برادرش باب فارلی دیده میشد. برادران فارلی فیلم سازی را از سال 1994 با فیلم «احمق و احمق تر» آغاز کردند و شاید همین فیلم را بتوان مهمترین فیلم آنها در همکاری با یکدیگر دانست. فیلمهای برادارن فارلی اکثرا کمدیهایی هستند که خیلی پایشان را دورتر از محور خنده نمی گذارند و شاید همین تغییر رویه در فیلم سازی پیتر فارلی است که حالا نظر دنیا را به تازه ترین ساختهی این کارگردان جلب کرده است. «کتاب سبز» درامی جاده ای با داستانی واقعی و موضوعی بحث برانگیز است. داستان در آمریکای 1960 اتفاق میافتد. دان شرلی (با بازی ماهرشالا علی) پیانیست کلاسیک و جاز، با کلاس جهانی و یک نابغه موسیقی سیاه پوست است که تصمیم دارد یک تور موسیقی در چند شهر جنوب آمریکا داشته باشد. جایی که پس از سالها هنوز هم تبعیض میان سیاه و سفید در میان مردم رواج داشته و سفید پوستان نمی توانستند سیاهان را جز برده و نیروی کار ببینند. دان شرلی که از مشکلات سفر با خبر است راننده و بادیگارد سفید پوستی را به نام تونی لیپ (با بازی ویگو مورتنسن) استخدام میکند. تونی شخصیت لوتی مسلکِ دورگه ایتالیایی-آمریکایی اهل نیویورک است که تمام تلاشش را میکند برای امرار معاش کمتر وارد کارهای خلاف شود. سفر آنها آغاز میشود و راهنمای سفر کتابچهی کوچکی به نام «کتاب سبز» است (منتشر شده در سال 1936 تا 1966 )که در آن تمام هتلها و بارها و رستورانهای آمریکا که سیاه پوستان حق استفاده از آنها دارند لیست شده است. ماموریت تونی این است که دان را به تمام اجراها، به موقع برساند و طبق کتاب محل مناسب غذا و استراحت را نیز برای دان تامین کند.
فیلم پر است از کشمکشهای میان سیاه و سفید. چه از نظر رنگ پوست و چه از دید خیر و شر. دان در این سفر بارها تهدید و تحقیر می شود و هر بار تونی است که اوایل به خاطر پولی که قرار است نصیبش شود و بعد به خاطر رفاقت ظاهر می شود و دان را از موقعیت تهدید آمیز رهایی می بخشد. در عوض دان بسیار صبورانه سعی می کند کمی تونی را از خشونت دور کند. گاهی با او در مورد کارهای بدش حرف می زند و گاهی به او می آموزد چطور برای زنش نامه عاشقانه بنویسد.
چیزی که فارلی میآموزد شاید کلیشهای و گل درشت باشد، شاید در دنیای مدرن شایسته سالار امروز نیازی به اثبات آن نباشد، اما فارلی می گوید تایید کردن کافی نیست. پذیرش کافی نیست، ما باید به جنگ تبعیضها برویم. همانطور که تونی در انتهای فیلم به افراد خانوادهاش گوشزد می کند که دوستش را “آن سیاهه” خطاب نکنند.
این فیلم در پنج رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین فیلمنامهی ارجینال و بهترین تدوین نامزد کسب جایزه اسکار شده است.