اداره تحقیقات فدرال
مامور ویژه: تامارا پرستون
جری هورن
جری هورن، برادر کوچکتر بِن و شریک تجاری او در سالهای گذشته (البته اگر نگوییم شریک جنایی او؛ چون با وجود اینکه بِن در گذشته چندین مرتبه با اتهام تخلف روبهرو بوده، اما باید گفت که هرگز کیفرخواستی جنایی برای هیچیک از آن دو تا به حال صادر نشده) در دو دههی اخیر مسیر کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است. جری که در تمام عمرش مجرد بوده، ظاهراً بدون درگیر شدن در روابط عاشقانهی بلندمدت و در عوض با زنجیرهی پروپیمانی از روابط احساسی کوتاه و زودگذر در زندگی پرتجملش غوطهور بوده است. او همچنان جهانگردی دوآتشه است (به راحتی به چهار زبان زنده صحبت میکند) و به نظر میرسد که همواره برای کسبوکار خانوادگی نقش «عامل پیشرفت» را بازی کرده و قراردادهای زیادی را با شرکتهای مختلف در سراسر کشور و البته اقصی نقاط جهان (دانمارک، فنلاند، برزیل، نروژ، فرانسه و مراکش تنها چند نمونه از آنها هستند) منعقد کرده است. به بیان دیگر میتوان گفت که جری اغلب با یک میزبانی پر ریختوپاش و پذیرایی از مشتریان در هتل گریت نورترن، مسئول تور کردن مشتریان بوده؛ جایی که در روابط عمومی شرکت اغلب از آن با عنوان «نگین انگشتریِ گنجینهی خانواده» یاد شده و بِن نقش مقام ارشدِ «تمامکننده» را در آنجا برعهده داشته است. اگر بخواهیم از میان اخباری که طی چند سال اخیر دربارهی شخصیت جالب برادر کوچکتر بِن منتشر شده به پرتکرارترین کلمات اشاره کنیم، به این موارد میرسیم: خرمگس معرکه، بشاش، پرشور، بیقرار، خوشبین، خوشطینت، سرکش، خودانگیخته و مجلسگرمکن. حتماً متوجه شدهاید با چه آدمی سروکار داریم، رئیس؛ اما صحبت دربارهی اینکه آیا او تنها مرد پشتپردهی معاملات تجاریِ متعدد و مختلف خانوادهی هورن بوده، دشوار است. بهاستثنای یک مورد قابلتوجه. از ده سال پیش به اینسو جری مشغول راهاندازی و توسعهی تجارتی بوده که بیتردید تنها حاصل ابتکار خود اوست. تجارتی که به نظر میرسد درنتیجهی تغییرات سریع قوانین حقوقی و اجتماعی، دست کم بر روی کاغذ به پرسودترین شرکت تجاری در تاریخ شرکتهای هورن تبدیل شود. ممکن است برخی افراد جریِ «درویشمسلک» را صرفاً یک فرد خوشخیال بدانند اما او کسی است که قانونی شدنِ ماریجوانا را در ایالت واشنگتن به درستی پیشبینی کرده بود و علاوه بر آن، یکی از تأمینکنندگان عمدهی مالی و افراد مؤثر پشتصحنه از سالها قبل از تدوین و تصویب رسمی این قانون در سال ۲۰۱۲ بوده است. بنا بر گفتهها و شنیدهها، به نظر میرسد که انگیزهی او از شرکت در این فعالیت اجتماعی فراتر از گرایشاتِ آزادیخواهانه یا سوداگرانه، بیشتر شخصی بوده است؛ چه آنکه آنطور که من از منابع مطلع شنیدهام، جری تقریباً از سال ۱۹۶۹ به اینسو همواره به اندازهی یک ماهوارهی ارتباطی در آسمانها سیر کرده است.[1]
(به عنوان مثال و تنها یک نمونه کوچک از شواهد تائید کنندهی این مدعا میتوان به سالها قبل بازگشت؛ زمانیکه جری در دورهی دانشگاه (گونزاگا، ورودی ۱۹۶۸) با کاروان ایراستریم[2] شخصی و سفارشی خود عرض آمریکا را پیمود تا در جشنوارهی موسیقی وودستاک[3] شرکت کند. در مستندِ برندهی اسکاری[4] که از این کنسرت تاریخی ساخته شده، میتوان تصویر او را خیلی گذرا تشخیص داد که با ابری از دود در بالای سر، از میان گروهی از دلبرکانِ هیپی از کاروانش بیرون میآید. جری سالها عضوی از حلقهی پیروان نویسندهی نامدارِ ساکن اورگِن- یک لیبرتینِ تمامعیار و یکی از مدافعان جنبش آگاهیبخشیِ سبک دههی شصتی- کِن کیسی (نویسندهی رمان پرواز بر فراز آشیانه فاخته) بوده. حلقهای که با عنوان مری پرنکسترز[5] شناخته میشد؛ عنوانی که به بهترین و موجزترین نحو ماهیتِ جری هورن را توصیف میکند. جری حتی سالها قبل از قانونی شدنِ ماریجوانا در پی آن بود تا برای مصرف ماریجوانا تأییدیهی پزشکی بگیرد تا اینگونه «اعتیادش به ماریجوانا» را درمان کند!)
از آنجا که جری در این زمینه دقت و انضباطی غیرعادی داشت، آمادگیاش با فرصتهای پیشآمده به خوبی گره خورد و نتیجهی آن به یکی از موفقترین سیستمهای کشت خانگی ماریجوانا در بستری (ببخشید که از این عبارات استفاده میکنم، رئیس) کاملاً رقابتی و محیطی به شدت سازمانیافته در ایالت واشنگتن ختم شد. جری سالیان سال به عنوان یک گیاهشناس آماتور فعالیت داشت (به سیاق محافل «دارویی» که شعارشان این است که «خودت پرورش بده») و پس از قانونی شدن ماریجوانا در خانهی خود به کاشت و پرورش دهها گونهی مختلفِ از تیرهی فرانکنشتاین[6] و هیبریدهایی[7] با قدرت تأثیرگذاری بالا اقدام کرد. (چند نمونه از مشهورترین محصولات او عبارتند از: «این دستها متعلق به کیست؟[8]» «تلفات جانبی[9]» و «مرکز دوام نمیآورد[10]») چنین تولیدات یگانهای باعث شده که محصولات جری به پرطرفدارترین محصولات بازار تبدیل شود و به تازگی هم اعلام شده که او قصد دارد فروشگاههای خردهفروشی زنجیرهای تأسیس کند (نامش قرار است بعداً مشخص شود اما از همین حالا چندین دامین برای سایت اینترنتیاش رزرو کرده از جمله: AHigherCalling.com, EightMilesHigh.com و UpUpandAway.com) که نشان میدهد او با توجه به موج جدید لغو ممنوعیت ماریجوانا قصد دارد خود را برای بازارهای منطقهای و حتی کشوری مهیا کند.
جری بیشک با بالارفتن سن و گذشت زمان آرامتر شده که البته جای تعجب ندارد، مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه حالا ذخایر تیاچسیِ[11] درون بدنش آنقدر بالاست که میتواند حتی یک ماموت پشمالو را صحیح و سالم حفظ کند. با این وجود او مثل همیشه تنهایی خود را حفظ کرده و عادت دارد مدت زیادی را در طبیعت وحشیِ اطراف بگذراند، ظاهراً تنها دوست او خارج از حلقهی خانواده هورن دکتر لورنس جاکوبی است (درمورد رابطهی این دو در ادامه بیشتر خواهیم گفت). در حال حاضر، هیچ مخاطب خاصی (یار دلداری) در زندگی او وجود ندارد. آخرین حلقه از زنجیرهی طول و دراز معشوقههای جری، جاسمین کاسپاریِ سوئیسی، یک متخصص خودآموختهی ماساژ درمانی بر اساس آموزههای آیین تانترا و روانشناسی یونگ[12] بود که چند ماه قبل به دریاچهی ژنو و سرزمین مادریاش بازگشت. سرگرمیهای موردعلاقهی جری عبارتند از جمعآوری پروانه، تماشای پرندگان، پختن نان و کیک (که در این مورد مشخص ممکن است برخی تصور کنند که ارتباطی با حرفهی او نیز دارد). او همچنین یک ادیوفیلِ[13] دوآتشه است. کلکسیون او از صفحههای (گرامافون) اورجینال و بازنشرشده به معنای واقعی کلمه میتواند یک انبار را پر کند؛ چه آنکه کلبهای از مجموعه کلبههای خصوصی لوکس او در کنار دریاچهی کوچک در اعماق جنگل تویین پیکس به این امر اختصاص داده شده است. جایی که طبق گفتهها و شایعات، در برههای محل همکاری او با نیل یانگ، خواننده و نوازندهی راک مشهور کانادایی برای ساخت یک سیستم صوتی سفارشی و منحصربهفرد بوده؛ سیستمی که در آن دوتا از آن کلبههای اختصاصی بلندگوهای غولپیکرش را در خود جای داده و یک انبار هیزم هم محل نگهداری سابووفرش بوده است.
همچنین میگویند که جری یکبار پاروزنان سوار بر یک قایق (کانو) به وسط دریاچه رفته و سیستم صوتی را با کنترل از راه دور فعال کرده و درجهی صدای آمپلیفایر را تا یازده بالا برده[14]؛ طوریکه دیوار صوتی حاصل باعث ایجاد موج بر روی سطح دریاچه شده و اکثر گونههای جانوری بومی را تا شعاع ده کیلومتری به وحشت انداخته است. (دکتر جاکوبی در برنامهی رادیویی زیرزمینی خود اشاره کرده که جری یک زمستان با پخش آلبوم بیچز برو[15]ی مایلز دیویس با صدای بلند باعث ریزش بهمن خفیفی در منطقه شده است.)
[1] کنایه از مصرف زیاد مواد مخدر
[2] ایراستریم یک کاروان کلاسیک آمریکایی است.این کاروان بهوسیلۀ اتومبیل حمل میشود و بهسادگی قابل جابجایی است. سازندۀ این کاروان شرکت ایراستریم است که در ایالت اوهایو و شهر جَکسون ویل (Jackson Center) قرار دارد.
[3] Woodstock
[4] اشاره به مستند وودستاک ساختهی مایکل وادلی
[5] Merry Pranksters نام گروه پیروان و رفقای هنرمندِ کن کیسی در اوایل دهه ۶۰ که به صورت جمعی در خانه او در کالیفرنیا و اورگن زندگی میکردند و شهرت آنها به سفر جادهای تابستان سال 1964 در سراسر آمریکا برمیگردد. سفری که با یک اتوبوس مدرسه انجام گرفت و با برگزاری مهمانیهای الاسدی از سوی این گروه معروف است. کیسی الاسدی را دارویی برای همگان میدانست.
[6] گونهای پیوندی (هیبریدی) از گیاه ماریجواناست که 80 درصد آن از نژاد ایندیکاست.
[7] پیوندی از دو نژاد اصلی ماریجوانا
[8] Whose Hands Are These
[9] Collateral Damage: تلفات یا صدمات جانبی در عملیاتها و حملات نظامی به آسیبهای ناخواستهای گفته میشود که به هنگام هدف قرار دادن و ضربه زدن به یک هدف به افراد و سازههایی غیر از هدف موردنظر وارد میشود.
[10] The Center Will Not Hold: برگرفته از شعر ویلیام باتلر ییتس با نام «ظهور دوباره»
[11] تتراهیدروکانابینول یکی از گونههای کانابینوئیدها و مادهٔ محرک عصبی اصلی موجود در شاهدانه است. این ماده سیستم عصبی مرکزی بدن را تحت تأثیر قرار داده و باعث عوارضی از قبیل سستی، افزایش حساسیت حواس و اختلال در درک محیط میشود.
[12] رولفینگ که بر اساس نام مبدع آن، آیدا رولف چنین عنوانی دارد، یکی از تکنیکهای یکپارچهسازی بدن است که تلاش میکند تا با در امتداد هم قرار دادن بخشهای مختلف بدن ، سلامت از دست رفته را به بدن بازگرداند. در ترجمه برای روانتر خوانده شدن متن به جای Rolfer از متخصص ماساژ درمانی استفاده شده است.
[13] Audiophile: در معنای کلی به کسی اطلاق میشود که شیفته تولید، پخش یا بازتولید صدای یک قطعهی موسیقی در بالاترین حد از کیفیت و وضوح و وفاداری به اصل منبع صداست، با کمترین نویز و اعوجاج و دقیقترین پاسخ فرکانسی.
[14] کنایه از بالاترین حد صداست. تنظیم درجهی صدا رو یازده احتمالاً به فیلم This is Spinal Tap راب راینر اشاره دارد که در آن گیتاریست گروه آمپلیفایری را نشان میدهد که به جای درجهبندی استاندارد و معمول 0 تا 10، یازده درجه برای تنظیم صدا دارد.
[15] Bitches Brew
سلام
بسیار لذت بردم.
سپاس فراوان