بهترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 98 به انتخاب پتریکور

بهترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 98 به انتخاب پتریکور

انتخاب ده فیلم برگزیده‌ی سال سینمای ایران به آن معنا که در سینمای جهان رواج دارد، عملاً مأموریت غیرممکنی است. کیفیت پایین فیلم‌ها و محافظه‌کاری کشنده‌‌ی آنها در پیروی از سنت‌های رایج فیلمسازی در چارچوب سینمای بی‌روح این سال‌ها و عدم نوآوری چه در حوزه‌ی تماتیک و چه به لحاظ استتیک، انتخاب را در بهترین حالت به تعداد انگشتان یک دست محدود می‌کند. حالا با افول یا در حاشیه قرار گرفتنِ اغلب کارگردانانِ جسور نسل اول و البته منطبق با روحِ امروزی جامعه ایرانی با فیلمسازانی طرفیم که جز چند مورد استثنایی، با دیدگاهی واپس‌گرایانه و متحجرانه با مسائل اجتماعی و اخلاقی و همچنین ابعاد سینمایی آن مواجه می‌شوند. کمبود یا فقدان اندیشه‌ی انتقادی و نگاه جدی و تندوتیز به مسائل اجتماعی-سیاسی و اختگی فضای اندیشه در ایرانِ امروز با رسوخ ریاکاری و دوگانگی در زندگیِ انسان ایرانی، حاصلش چنان آش درهمی شده که در بهترین حالت نتیجه‌ای جز محافظه‌کاری و میان‌مایگی و در اصل عقب‌ماندگی برای نمادهای به ظاهر فرهنگی‌اش نداشته است. در این بین معدود فیلمسازانِ خوش‌فکر و صاحب ایده‌ هم دائماً با دو عارضه‌ی همیشگی سینمای ایران، رانت و سانسور درگیرند و عبورشان از هفت خانِ سیستماتیکِ جلب نظر بالانشینان اغلب به جایی بهتر از عدم یا دلدادگی به فریبِ سرمایه‌ای ارگانی ختم نمی‌شود. در چنین شرایطی توقع حضور ده فیلم خوب در ایران‌، هم کار بیهوده‌ای است و هم امر ناممکنی به نظر می‌رسد. پس انتخاب و پیشنهاد ما هم همچون سال‌های قبل به چند مورد معدود و لحظاتی خاص از بعضی فیلم‌ها ختم می‌شود. آن‌هم به زورِ حضور نابهنگام فیلمی مثل «خانه پدری» از سال 92 که نه‌فقط از لایه‌ی زیرین پوسته‌ی ظاهراً پیوسته و عافیت طلبانه‌ی نظم حاکم بالاخره سربرآورد، که با هنرمندی چنان خطی بر روح متحجرانه‌ی جاری در آثار سینمایی و البته تاریخی این مردمانِ خواب‌آلوده کشید که می‌توان آن را به حق نه تنها بهترین فیلم سال که مهم‌ترین فیلم همه‌ی این چند سال اخیر نامید و در زمانه‌ی از دست رفتن‌ها و فقدان‌ها، دل خوش کرد به داشتن کیانوش عیاری؛ با همان نبوغ و نگاه هنرمندانه‌ای که پیش‌تر در شبح کژدم و آبادانی‌ها و هزاران چشم و دکتر قریبش (با همه تفاوت‌های فرمی میان این آثار) دیده بودیم.

بهترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 98 از نگاه پتریکور 

(اکران از اسفند 97 تا اسفند 98)

1- خانه پدری (کیانوش عیاری)
2- رضا (علیرضا معتمدی)
3- مسخره‌باز (همایون غنی‌زاده) (در مورد این فیلم به کلی‌گویی‌های متداول ژورنالیستی که ناشی از عدم رویکرد تحلیلی در پرداخت جزییات است، نباید بسنده کرد؛ اینکه می‌توانست یک تئاتر باشد، خاصیت سینمایی ندارد، چندین پایان دارد، اگر قسمتی از فیلم را نبینیم هم تفاوتی در ماحصل آن نمی‌کند، اطوار دارد، ادابازی است، فیک است، روایت ندارد و پر از تکرارهای بیهوده است، ادای دین به سینماست و ارجاعاتش گل‌درشت است و… این قبیل حکم‌های کلی تنها خاصیتی که دارند چنگ زدن به دستاویزی شبه عقلانی است برای کمک به سلیقه‌ای که فیلم را دوست نداشته است و به روحیه انتقادی و فضای نقد ارتباطی ندارد. هرچند کسانی هم بوده‌اند که با رویکردی تحلیلی و قابل‌بحث در رد یا تأیید این حکم‌های کلی گفته یا نوشته‌اند که قطعاً روی سخن این یادداشت با آنها نیست.)
و لحظات قابل‌توجهی از سرخ‌پوستِ نیما جاویدی، لحظات کمتری از سرکوبِ رضا گوران و پایان‌بندیِ ماجرای نیمروز: رد خون که درنهایت از میان انبوه عناصر ایدئولوژیک و ژستِ بی‌طرفانه‌ی الکن فیلم با پرداختی دراماتیک بیرون می‌زند و به حقیقتی تاریخی و مهم در فضای سیاسی معاصر اشاره می‌کند.


اینجا بخوانید:
بهترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 96
بهترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 97

Latest

Read More

Comments

دیدگاه شما

لطفا دیدگاه خود را وارد نمایید
نام خود را وارد کنید

five × four =