شارل دوگل در پی بحرانی شدن اوضاع پس از سه هفته اعتصاب و تظاهرات خيابانی كارگران و دانشجويان اعلام كرد كه نمی تواند اعتراض چند ده هزار تظاهركننده را نظر اکثریت مردم فرانسه نسبت به برنامه هاي خود بداند و تصميم گرفته است كه براي آگاه شدن از نظر اكثريت مردم، رفراندم برگزار كند. اين رفراندم طبق برنامه انجام شد و اكثريت شركت كنندگان با برنامه های اصلاحی دوگل مخالفت كردند. دوگل با مشخص شدن نتیجه رفراندوم از ادامه ریاست جمهوری فرانسه منصرف شد و از قدرت کنار رفت.
قبل از می 1968 همه چيز خاکستری، محافظهکارانه، مردانه و کهنه بود. بعد از آن همه چيز خيلی بهتر شد. من در 1968 بيست ساله بودم و فکر نمیکنم در طول 200 سال گذشته هيچ سالی به اندازه 1968 برای بيست سالگی مناسب بوده باشد. نسل 1968 اقتصاد را به نفع جامعه شناسی رها کردند. با اين همه سرمايهداری در آخر بازي را برد، چرا که “هزار و نهصد و شصت و هشتیها” کم کم وارد زندگی شدند و ترجيح دادند تاجر شوند تا سياستمدار. 1968 هيچ سياست اصلاحیِ ديرپايی را نيافريد. اما جوان بودن در 1968 به معنای زندگی در بهشت بود. 1968 خيال پردازی را تشويق کرد. 1968 سالي بزرگ در تاريخ است. دانشجويان به واسطه ی اين سال و آن حکومت خيابانی حق دارند تا ابد به خود ببالند. آنها و ما مي توانيم برای فرزندان مان لاف بزنيم که هيچ کدام کاری به جذابيت آنچه ما انجام داديم، نکردهاند!
از خاطرات دنيس مک شين نماينده پارلمان انگليس