ویدیو-مقاله: به یاد انیس واردا
ترجمه شده و زیرنویس در مجله فرهنگی هنری پتریکور
به جای توضیحات مرسوم: (شامگاه روز پانزدهم فروردین سال 98) عجب سالی شد این سال 98. چه روزهای غمانگیزی. روزهایی که بیش از آنکه حرفِ زندگی به کرسی بنشیند، مرگ امان بریده و دست برنمی دارد. روزهایی که سیل آدمها را با خود میبرد، روزهایی که انیس واردای بزرگ یکی دیگر از نسل غولهای سینما، ما را در این دنیا تنها میگذارد و روزی که هنوز نوشتن از مرگ یکی تمام نشده خبر می آید که یکی دیگر از نسل بزرگان، جمشید مشایخی هم از دنیا رفته است. حیف…همیشه بعد از شنیدن خبر مرگی به ناچار با خود میگوییم که مرگ است دیگر، می آید، جانی میگیرد و می رود. اما چقدر تلخ است دنیا برای کسانی که فکر می کردند چه رویاهایی که امسال برایشان خواهد آمد و جایش سیل را دیدند، تلخ است دنیای بی انیس واردای سرزنده و بازیگوش که اگرچه 90 سال عمر کرد اما چنان کیفیتی از زندگی نشان داد که دنیا را به خود وام دار کرد و تلخ است دنیایی که رضا خوشنویساش چنان پیر میشود که دیگر با هنرش نمی تواند این دنیا را به جای قابل تحمل تری برایمان تبدیل کند. حیف…