«نگاهی به شانس های اصلی کسب جوایز اسکار 2019»
بهترین فیلم:
در میان فیلمهای نامزد شده برای اسکارِ بهترین فیلم، به نظر میرسد رقابت اصلی بین «روما» و «کتاب سبز» باشد. روما فیلم محبوب منتقدان است و «کتاب سبز» فیلم محبوب هالیوود. هر دو فیلم به نوعی به اقلیتها مربوط میشوند که این ارتباط در فیلم کتاب سبز و در نفی تبعیض نژادی کاملاً مشهود است، و در مقابل «روما» هم به دلیل غیر انگلیسی زبان بودن و موضوع مهاجران و مشکل ترامپ با دیوار مکزیک! میتواند امیدوار به رأی اقلیتهای تازهواردی باشد که امسال به جمع رأیدهندگان آکادمی اضافه شدهاند. از طرف دیگر موضوع Netflix هم مطرح است. اگر روما موفق شود اسکار بهترین فیلم را به دست بیاورد، آنوقت این اولین باری میشود که نتفلیکس با کمپین بینظیری که برای روما ترتیب داد، توانسته در مقابل همهی کمپانیهای معظم فیلمسازی در هالیوود، پیروز بیچون چرای فصل جوایز باشد و به طور رسمی عصر جدید حکمرانی خود و دیگر شبکههای تلویزیونی را بر صنعت فیلمسازی اعلام کند؛ چیزی که البته دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. اما مانع دیگری که ممکن است سر راه «روما» در کسب مجسمهی بهترین فیلم قرار داشته باشد، این است که تا به حال هیچ فیلم غیرانگلیسی زبانی پیروز نهایی نبوده است. با همهی این اوصاف اما بازهم به نظر میرسد که شانس دارو دستهی مکزیکیها به روال سالهای اخیر کمی بالاتر باشد. به ما اگر بود، در میان این نامزدها و با احتساب شایستگی «روما»، «سوگلی» بهترین انتخابمان بود.
بهترین کارگردان:
در این رشته رقابت اصلی بین آلفونسو کوارون و اسپایک لی کارگردان بلککلنزمن است و قطعاً شانس کوارون برای رسیدن به مجسمهی بهترین کارگردانی بیشتر است. کاری که کوارون در ساخت «روما» انجام داده و پیشتر هم در «جاذبه» نشان داده بود، در یک کلمه فوقالعاده است. ضمناً او تقریباً در همهی جوایز کارگردانی آخر سال پیروز بوده و همین شانس او را نسبت به همهی رقبا بالاتر میبرد. اما اگر اسپایک لی موفق شود، آنوقت اولین سیاهپوستی خواهد بود که در این رشته مجسمهی طلایی را گرفته است.
بهترین فیلمنامه ارجینال:
اینجا رقابت بین «سوگلی» و «کتاب سبز» است. اگر کتاب سبز پیروز این بخش باشد، آنوقت شانسش برای گرفتن اسکار بهترین فیلم بسیار بالا میرود. اما اگر قرار باشد «روما» بهترین فیلم سال از نگاه آکادمی باشد، آنوقت است که فیلمنامهی پیچیدهی «سوگلی» با وجود حضور فیلمنامه نویس بزرگ سینما، پل شریدر، بدون چون و چرا پیروز این بخش خواهد بود.
بهترین فیلمنامه اقتباسی:
در این رشته شانس اقتباس اسپایک لی از خاطرات ران استالورث از دیگر رقبا بالاتر است. فیلمنامهی بلککلنزمن آمیزهی متعادل و دلچسبی است از شوخطبعی در بستری از یک ماجرای واقعی. اینجا هم اگر انتخاب با ما بود حتماً جایزه را به تصنیف باشکوه برادران کوئن و باستر اسکراگز خوش پوششان تقدیم میکردیم.
بهترین بازیگر نقش اول مرد:
سال گذشته «گری اولدمن» برای بازی در نقش چرچیل در فیلم «تاریک ترین ساعت» در حضور دنیل دی لوییسِ بزرگ پیش از اعلام نامزدها بازی را برده بود و امسال به نظر میرسد رامی ملک برای جان دادن به فردی مرکوری افسانهای با وجود بازی قدرتمندانهی کریستین بیل در نقش دیک چنی، همین وضعیت را دارد.
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:
ماهرشالا علی بعد از آنکه دو سال پیش برای بازی در فیلم اسکاری «مهتاب» در همین رشته موفق به کسب جایزه شد، امسال هم برای بازی در فیلم «کتاب سبز» بیشترین شانس را دارد. سم راکول و سم الیوت هم در میان نامزدها حضور دارند.
بهترین بازیگر نقش اول زن:
گلن کلوز 71 ساله بعد از 7 بار نامزدی، امشب اولین مجسمهی اسکارش را برای بازی در فیلم «همسر» خواهد گرفت.
بهترین بازیگر نقش مکمل زن:
در حضور ستارگانی چون ایمی آدامز، ریچل وایس و اما استون، این رجینا کینگ است که برای بازی در فیلم «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند»، به احتمال بسیار زیاد برندهی این بخش خواهد شد.
بهترین فیلم خارجی زبان:
در سالِ خوب فیلمهای خارجی زبان، «روما» پیروز این بخش خواهد شد. اما همهی فیلمهای نامزد شده در این بخش مخصوصاً دزدان فروشگاه (Shoplifters) و جنگ سرد هم چیزی کم از «روما» ندارند، همین منوال برای بسیاری از فیلمهای نامزد نشده هم برقرار است. چه آنکه در این رشته یکی از بزرگترین دستاوردهای سینمای کره- سوختن (Burning) -حتی نامزد هم نشده است.
بهترین فیلمبرداری:
بخش جنجالی امسال همین جایزهی بهترین فیلمبرداری است که میخواستند آن را هنگام پخش تبلیغات تلویزیونی به برنده اهدا کنند. انگار آکادمی میدانست که دیدن چندبارهی آلفونسو کوارون میتواند از حوصله بینندگانِ مراسم خارج باشد. در نهایت با انتقادات فراوانی که به این تصمیم وارد شد، آکادمی از موضع خود بازگشت و حالا بینندگان میتوانند هر چند بار که بخواهند چهرهی کوارون را در حال گرفتن اسکار ببینند که امشب، شب اوست. با تقدیر از فیلمبرداری رابی رایان در سوگلی و ووکاش ژال در جنگ سرد.